تک پارتی جین Betrayal= خیانت

مچ دستشو محکم گرفتم و ب طرف ماشینم بردم پرتش کردم ت ماشین خدمم نشستم توش
بدون گفتن کلمه ای لبامو رو لباش گذاشتم شروع کردم ب بوسیدنش
در کمال ناباوری باهام همراهی کرد
تو همون حین با چشمای پر از نیاز بهش نگاه کردم ، خیلی جذاب شده بود
ماشین رو روشن کردم به سمت خونه رفتم

(فلش بک ب خونه)
پرتش کرم رو تخت لباسمو در اوردم
لباس خدشم در اورد
شروع کردم ب کیس مارک کردن گردنش همین طور با س*ی*ن*ش بازی میکردم
ازش جدا شدم بهش نگاه خماری انداختم

جین:حرف بزن بیب

ا/ت:چی بگم مثلن؟

جین:ی چیز بگو خب

ا/ت:الان میخوای بگم دوست دارم؟

جین:شاید
ت همین موقه .....🔞 دیگه همین مسائل خاک برسری😂😂

فلش بک :
خیلی درد داشتم ولی خوشحال بودم
جین:ا/ت معذرت میخوام
ا/ت:اشکالی نداره عزیزم
منو کشید ت بغلش و با هم خوابیدیم
دیدگاه ها (۲۲)

سناریو :وقتی میگی بیا باهم نماز بخونیمنامجون: من جلو وای میس...

تک پارتی جونگکوک my hart

تک پارتی جین Betrayal= خیانت

سناریو : وقتی غذا رو میسوزونینامجون:بزار بیام کمککک(اینگونه ...

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

فیک مافیای سیاه من part 3

مرگ بی پایان پارت ۲۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط